ورزش و سلامتی

اختلال خورد و خوراک عصبی در رژیم های غذایی

به قلم فروشگاه اینترنتی ارشاکو : جستجو برای لاغری بدن میتواند یک شمشیر دو لبه باشد.در مورد اختلال خورد و خوراک عصبی,و چگونگی قرار گرفتن در مسیر ناسالم برای بدن بیاموزید.

اخیرا,به نظر می آید نظام مغشوشی در صنایع بدنسازی به وجود آمده است.بیشتر افراد بسیار نگران این موضوع میباشند که با به دست آوردن وضعیت بدنی ۶ پک ممکن است از لحاظ دیگر جنبه های مربوط به سلامتی و بهداشتی بدنشان به خطر بیفتد.

این تغییر ماهرانه اما بحث برانگیز باعث شده است رژیم غذایی افراد بدون در نظر گرفتن شرایط بدنیشان دارای مقدار کالری بسیار کمی باشد و به این صورت هر گونه پتانسیل برای بهبود عملکرد بدنشان را از بین میبرند.

من فکر میکنم این وضعیت از ایدئولوژی فرهنگی و وسواس برای رسیدن به زیبایی اندام که توسط رسانه های بدنسازی ایجاد شده است سرچشمه میگیرد.ما حجیم بودن را برای خود بسیار مهم میدانیم چون اکثرا به نظر می آید زیبایی اندام وابستگی کلی با سلامتی دارد.به هر حال,فکر میکنم این ایده بسیار احمقانه و بی پایه و اساس است.اجازه دهید توضیح دهم…

 

رژیم غذایی مناسب برای سلامتی
رژیم غذایی مناسب برای سلامتی

 

داستان من

شروع من در آمادگی بدنی و قدرتی شدن بر خلاف بسیاری از دیگر حرفه ای ها در این زمینه میباشد.در سن رشد,من در طول دوران دبیرستان یک ورزشکار ماهر مسلط به چند ورزش بودم.به محض ورود به دانشگاه,زندگی من به کلی تغییر کرد.

در طول سال دوم دانشگاه,من شروع به به دست آوردن برخی نیازمندی های اساسی برای علوم ورزشی که شامل سطح مواد غذایی کلی میباشند کردم.متاسفانه,بسیاری از اطلاعات در این سطح بسیار قدیمی و منسوخ بوده و شایسته ی جامعه ی ورزشی نیستند.

به خاطر شخصیت درجه یک و اراده ی سخت کوشی که دارم,شروع به تلاش برای ایفای نقش در تمام جنبه های تغذیه ای که در این رشته وجود داشتند کردم.هر چه را بگویید انجام دادم – برنامه های غذایی بدون قند,کم چرب,بدون گوشت قرمز,با کربوهیدرات کم,بدون چربی انباشته و البته پروتئینی مهمترین آنها در ذهن من هستند.

در آن زمان اطلاعی نداشتم,شروع به یک اختلال غذایی که معروف به کم خوراکی عصبی میباشد کردم;یک وضعیت متغیر بین احساس ترس از غذاهای ناسالم و سالم.ضرورتا,مصرف کالری خودم را تا مقدار ۱۰۰۰ کالری در روز کاهش دادم.در نتیجه,وزن بدنم به ۱۳۰lbs با داشتن قد ۶’۳” کاهش یافت.کلیه هایم کم کم از کار افتادند,و آنزیم های کبدم از جمله کریتینین و بان به شدت افزایش یافتند.

بعد از حدود ۶ ماه بدون انرژی,سرماخوردگی های بدون وقفه,و بعد از ۱۰ ساعت خواب باز هم احساس خواب آلودگی کردن,به این نتیجه رسیدم که چیزی که در آینه میبینم ارزش آن همه زحمت و سختی که متحمل شدم را ندارد.

بیشتر افراد فکر میکنند که فقط زن ها درگیر مسایدل خورد و خوراک هستند;به هر حال,تعداد بسیاری از آقایان نیز هستند که هر روز با مشکل خورد و خوراک دست و پنجه نرم میکنند.

در آن زمان اطلاعی نداشتم,شروع به یک اختلال غذایی که معروف به کم خوراکی عصبی میباشد کردم;یک وضعیت متغیر بین احساس ترس از غذاهای ناسالم و سالم.

اختلالات خورد و خوراک و جستجو برای تکامل

بنابراین چرا تغییر؟چه چیزی باعث این تغییر بد از عضله سازی و سلامت به حجیم شدن و حالت عروقی بد شده است؟

برای تازه کارها,درک اختلالات خورد و خوراک و اینکه چرا مردم احساس میکنند باید مصرف کالریشان را کنترل کنند مهم است.اختلالات خورد و خوراک هیچگاه در مورد غذا نیست.

غذا میتواند به منظور آرامش یافتن,کنترل,جشن گرفتن یا لذت بردن مصرف شود.برای آنهایی که با مشکلات تغذیه رو به رو هستند,غذا تنها یک مکانیزم سازگاری است که آنها مصرف میکندن تا بر مشکلات موجود در دیگر قسمت های زندگیشان غلبه کنند.

برای من,بسیاری از مشکلاتم از کمبود اعتماد به نفس و تشنه ی به تکامل رسیدن سرچشمه گرفتند.در پایان,در ذهن من غذا تبدیل به اجباری شد که باید رفع شود;اعمال من بیانگر این حقیقت هستند که من برای حجیم بودن بدنم بیشتر از سلامتیم ارزش قائل بودم.بدن من نشانگر این است که من در ذهنم بدنی شبیه به بدنسازانی که از استروید استفاده میکنند و مدل های زیبایی اندام و بدن های فتوشاپ شده ای که در تبلیغات زیبایی اندام نشان داده میشدند را تجسم میکردم.

اگر تنها یک چیز از زندگیم آموخته باشم این حقیقت است که هیچ قطعیت و اجباری برای زیبایی اندام نیست.بسیار اوقات,مقاله هایی با این عناوین میبینید : “شما باید به منظور رسیدن به اهدافتان غذاهای xوy یا z را بخورید”.یا حتی بدتر,برخی از رسانه ها بر اساس برانگیختن ترس افراد با بیان مدارک داستان گونه به منظور جلب نظر بینندگان عمل میکنند.

مطمئنا من بر دست کم گرفتن نقش تغذیه ای یا این حرف که رسیدن یک شخص به اهدافش نکته ی مهمی نیست تاکید نمیکنم.برعکس,من فکر میکنم این قطعه ی گم شده ی پازل برای بسیاری از افرادی است که به نتیجه نمیرسند,چه عضله سازی باشد چه چربی سوزی.به هر حال,نکته این است که من واقعا میخواهم بر این نکته تاکید کنم که زیبایی اندام و سلامتی بدن باید در حد تعادل حفظ شوند.

“خوش اندام”بودن به چه معنی است؟

همه چیز منفی و تاریک نیست;همیشه بارقه ای از امید وجود دارد.اما اکثرا مردم راهکارهای دقیق و کاملی برای دنبال کردن میخواهند.شاید با مصرف کربوهیدرات بیشتر احساس بهتری کنید,یا شاید حتی با یک رژیم غذایی با چربی زیاد بهتر عمل کنید.ایا یک نفر بهتر از دیگری است؟خیر,هر فرد کاملا با خودش سنجیده میشود.هر شخص شرایط ژنتیکی,مشخصات فردی,عوامل سبک زندگی و شرایط متابولیکی متفاوتی دارد که همه مخصوص هر فرد میباشند.

من فکر میکنم گاهی ما یک فرهنگی هستیم که به شدت بر علم تمرکز کردیم به گونه ای که یکی از مهمترین متغیرهای معادله ی سلامت را فراموش کرده ایم : فقط شما به بهترین نحو بدنتان را میشناسید – گاری را انجام دهید که بهترین احساس و بیشترین کارایی را به شما میدهد.همیشه میتوانید مقاله ای بیابید تا نظرتان را رد یا اثبات کنید,اما در پایان,تنها عامل مهم چیزی است که برای شما موثر واقع شود.

هر شخص اهداف متفاوتی دارد : برخی میخواهند حسابی وزن اضافه کنند یا تنها یک درجه چربی بدنشان افزایش یابد.اما بسیاری افراد تنها به این منظور ورزش میکنند تا سلامتیشان را حفظ کرده و طول عمرشان را افزایش دهند.هدف شما هر چه که هست,مهم است به یاد داشته باشید که نتیجه ی نهایی باید زندگی شما را هم خارج و هم داخل باشگاه بهبود بخشد.

اهداف کارایی,سلامتی و زیبایی همه میتوانند با هم ترکیب شوند,اما اگر زندگی اجتماعی شما را نابود کنند,هورمون هایتان را از بین ببرند,یا کیفیت ارتباطاتتان را از بین ببرند,آیا واقعا ارزش دارند؟جامعه این ایده آل بدنی را ایجاد کرده است که هر کسی “باید”به آن برسد,اما صادقانه,آیا واقعا سالم است؟اصلا آیا یک بدن کامل و عالی وجود دارد؟

همه ی افراد نمیخواهند مانند یک بدنساز به نظر برسند,مثل یک وزنه بردار تغذیه داشته باشند,یا مانند یک ورزشکار ورزش کنند.هر کسی استاندارد های متفاوتی دارد,و همانند حرفه ای ها در این زمینه,ما باید پذیرای تفاوت های شخصی باشیم.

ایجاد درک هدف

وسواس فعلی برای حجیم شدن بدن به نظر می آید مشکلاتی ایجاد کرده است.اخیرا,من افراد بسیاری را دیدم که با اینکه برای سلامتیشان مضر بود اما بر محدود کردن کالری در رژیم غذاییشان تمرکز کرده اند.اگر هیچ فایده ای از این مقاله نبردید,تنها به یاد داشته باشید که : همیشه نباید اهدافتان چیزهای مشخصی باشند و بر آنها تاکید کنید,گاهی باید به جای اینکه ببینید ترازو چه میگوید به نیازهای بدنتان گوش کنید.اگر سلامتیتان در خطر باشد وزن و شماره ها هیچ ارزشی ندارند.

رسیدن به وزن ایده آل میتواند با عوامل ساده ای مانند ترکیب های مواد غذایی,مصرف سدیم یا حتی زمان بندی غذایی دست یافتنی شود.همینطور,اعداد پایدار و قابل اعتماد نیستند و نمیتوانند وضعیت فعلی سلامتی شما را مشخص کنند.صبوری,استقامت و سخت کوشی همه میتوانند به میزان زیادی بدون اینکه نگران اعداد(وزن بدن)باشید بر فیزیک بدنیتان تاثیر بگذارند.

در عوض,فکر میکنم حتی مفید تر باشد اگر افراد اهدافشان را به ذهنیت های کارا تری تبدیل کنند.برای مثال,بسیاری افراد میخواهند دو بار برای تمرینات وزنه برداریشان تمرین ترکیبی انجام دهند,یا زنان میخواهند بارفیکس و دراز نشست انجام دهند.وقتی تمرکزتان را از اعداد دلبخواهی به عوامل کارا و موثر تغییر دهید,اولویت بندی آنچه واقعا برای سلامتی و پیشرفت بلند مدت مهم میباشد کار آسانی خواهد شد.

وقت آن است که آنچه واقعا مهم است را دوباره اولویت بندی کنید و تصمیم بگیرید آیا اهداف عددیتان برای کارایی و طول عمر ایده آل میباشند یا خیر.اگه نه,شاید وقت آن است که ذهنیتتان را تغییر دهید و از اشتباهات من درس بگیرید.

 

منبع : body4life.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload the CAPTCHA.

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

دکمه بازگشت به بالا