شورلت کورت که وت ; هیولایی سوار بر بادهای غربی

به گزارش ارشاکو به نقل از پردیس خودرو ، شورلت کورت که وت (Vette) نیز نامیده می شود یک خودروی اسپورت ساخت کارخانه ی شورلت است که هفت نسل از این خودروها را تولید و روانه ی بازار کرده است. نخستین مدل از این سری در سال ۱۹۵۳ تولید شد. نام این مدل که در سال ۲۰۱۶ قرار است رونمایی بشود را به خاطر یکی از کشتی های جنگی آمریکا کوروت گذاشته اند.

 

 

امروزاین ماشین در چندین ایالت مختلف آمریکا تولید و مصرف می شود و ماشین اصلی مسابقات رانندگی کنتاکی است. اولین نسخه از مدل کوروت در سال ۲۰۰۷ مفهوم سازی شد و قرار بود در سال ۲۰۱۴ ساخته شود ولی سه سال به تعویق افتاد.

این دست اتفاقات برای مدل های جامع و بکری که با هزینه های هنگفت در کارخانه های بزرگ ساخته می شود عجیب نیست چون تکمیل نهایی طرح نیاز به سرمایه و برنامه ریزی بسیاری دارد که در قدم های اول شاید تهیه ی آن ها کار سختی باشد. به همین دلیل است که اغلب کارخانه ها با پرداخت هزینه های بسیار زیاد تن به تاخیر معرفی طرح هایی که سرمایه گذری های بسیار زیادی داشته است می دهند و حتی وارد فرایندهای دادگاهی می شوند ولی اجازه نمی دهند طرح های جدید که معرفی کرده اند زودتر از موقع و با عجله معرفی شود به ترتیبی که منتقدین بتوانند ایراداتی به مسیر تولید بگیرند که قابل اصلاح نباشد و علاوه بر یک طرح لورفته مقادیر زیادی هم بابت بیمه و شرکا جرمه پرداخت کنند.

 

یک موتور ۶٫۲ لیتری هشت سیلندر با ۴۵۵ اسب بخار توان خروجی و ۶۲۰ نیوتن بر متر گشتاور که شاید یکی از قدرت مندترین موتورهایی باشد که روی خودروهای این کلاس نصب می شود و به خوبی امکان جا به جایی بار و سرنشین را روی انواع سطوح و آب و هواهای مختلف دارد. قدرت موتور یکی از مهم ترین عناصری است که خریداران بازار خودرو به آن اهمیت می دهند و البته در اغلب ماشین های آمریکایی به خوبی یرنامه ریزی می شود.

 

در عین حال نباید بین توان خروجی موتور و گشتاور تولیدی نیز اشتباه کنیم چون گو این که به درستی می توان هر دو را نشانی از قدرت موتوردر نظر گرفت ولی توان خروجی با گشتاور نیرو فرق دارد. موتورهایی که هر دو را در حد بالایی دارا هستند علاوه بر این که می توانند با انتقال حجم بالایی از انرژی جنبشی به محور چرخ ها شتاب شدیدی به ماشین بدهند در عین حال قدرت حرکت بسیاری نیز برای او به همراه دارند. برای روشن کردن فرق بین این دو به عنوان مثال می توان گفت با در نظر نگرفتن عامل مهم قدرت بدنه، ماشینی که توان خروجی بالایی داشته ولی گشتاور پایینی داشته باشد در مواقع برخورد با شیئی با سرعت بالا، مخصوصا اگر وزن بار و سرنشین کمی هم داشته باشد آسیب چندانی به آن شئ نمی زند بلکه خود آسیب بسیاری می بیند. عجیب است که در این خودروی اسپورتی نوارهای کرومی کشیده اند و آپشن دنده ی اتوماتیک گذاشته اند. نوارهای کرومی برای ایجاد ظاهری موقر و اندامی کشیده روی خودروها قرار می گیرند ولی برای خودروهای اسپورتی استحکام طرح و داشتن ظاهری کارا و قوی مهم تر است. اغلب خودروهای اسپورت اگر شاسی های بلندی ندارند دست کم جعبه های مستحکم و حجیمی دارند و نوارهای باریک و درخشان کروم نباید روی آن باشد چون مثل لباس های مجلسی زینت بخش اندامی کشیده و ظریف خواهد بود.

 

 

همین طور دنده ی اتوماتیک اغلب برای کسانی مناسب است که به رانندگی امن و سالم فکر می کنند، برای این که لازم باشد با دلهره ی آسیب رسیدن به موتور و ترافیک رانندگان عجول رانندگی کنند بلکه انتظار دارند خودرو به طور ثابت دور مناسب موتورذ را انتخاب کند ولی مخاطبان بازار خودروهای اسپورت اغلب مایلند بتوانند به صورت دستی دنده ی مورد نیازشان را انتخاب کنند و بر اساس هیجان شان ماشین را کنترل و رانندگی کنند. ولی دنده های اتوماتیک آن هم دقت چندانی ندارند و محفظه های قرار گفتن اهرم دستی آن بسیار ظریف است. این بخش از طراحی مهندسان سنگین دستمزد کارخانه ی جنرال موتورز چیزی شبیه یک معما است.

 

ظرف کمتر از چهار ثانیه سرعت این خودرو از سکون کامل به بالای صد کیلومتر بر ساعت می رسد و از این نظر به نوعی با پورش پی دی کی (PDK) دوکلاچه اتوماتیک قابل مقایسه است. حالت های رانندگی تور (Tour) و اکو (Eco) با سرعت های کمتری خودرو را به پیش می رانند و علاوه بر حفظ بهتر محیط زیست راننده ها در این وضعیت با امنیت بیشتری جا به جا می شوند ولی در حالت تراک (Track) موتور بسیار قدرتمند و گیربکس دقیق این ماشین به شما امکان می دهد انواع سرعت هایی را که می خواهید امتحان کنید و خودرو به طور کامل در اختیار شما خواهد بود. طراحی داخلی این خودرو نیز به طرز غریبی سوال برانگیز است.

 

 

رنگ آبی لاگونای محصول چشمگیر و جذاب است ولی با دیدن سقف خاکستری داخلی کمی جا می خوریم. همین طور پلاستیک درب ها از داخل به نحوی در ذوق بیننده می زند. برای ماشین هایی که می توانند قدرت موتور و خاصیت های فنی خودرو با کنترل نسبی قیمت نهایی تا این میزان قوی و کارامد کنند اسباب شگفتی است که در طراحی بخش های هنری و ظاهر قسمت هایی مثل فضای داخلی را به این ترتیب اهمال کنند. در عین حال داشبورد چرمی و صندلی هایی که به طور خودکار گرم و هوادهی می شوند و زاویه ی مناسب سر برای تماشای شیشه ی جلو بسیار قابل قبول است.. از تنظیمات خیره کننده ی این خودرو بسته ی Z51 است که شامل ترمزها و سیسستم تعلیق خوب، نرم کننده ی صنعتی موتور، تایرهایی با عرض ۴۸ سانتی متر برای جلو و ۵۰ سانتی متر برای عقب، تنظیم برقی دیفرانسیل و خنک کننده های مخصوص برای ترمز و از همه مهم تر اگزوز اسپورتی جنرال موتورز مخصوص این مدل می شود.

 

امکان قراردادن موتور در قسمت عقب و وسط نیز برای این مدل امتحان شد ولی دست آخر به خاطر ملاحظات زمان و قیمت تصمیم گرفتند موتور را طبق معمول در قسمت جلویی قرار بدهند و صندوق در قسمت عقب ماشین قرار بگیرد. یکی از مهم ترین انگیزه های طراحی این مدل خودرو احساس ناخوشایند طراحان خود جنرال موتورز بود که معتقد بودند ضورلت تبدیل به اسباب بازی پیرمردها شده است و نتایج تحقیقات نشان داد حدس شان درست بوده است. در سال ۲۰۱۲ چیزی در حدود ۴۶ درصد خریداران محصولات شورلت رانندگان زن و مرد بالای ۵۵ سال بوده اند در حالی که همین آمار برای آئودی آر (Audi R8) هشت و پورشه نهصد و یازده (Porsche 911)در همان دوره چیزی در حدود به ترتیب بیست و دو و سی درصد بوده است که نشان می دهد در جلب توجه بخش جوان تر بازار جهانی خودرو چه میزان نسبت به رقبا ناتوان ظاهر شده است.