۲۵ واقعیت در مورد ماریسا هرمر

وقتی بچه بودم یک لاکپشت نگهداری می­کرد . ستاره فیلم بانوان لندن، ماریسا هِرمِر به ۲۵ واقعیت جالب در مورد خودش اعتراف کرد. در ادامه ان مطلب با ارشاکو همراه باشید …

او در مورد خودش می­گوید:

من همیشه کلکسیونی ازشکلات­های میله­ای که از نمک دریا درست می­شدند، داشتم. تمام طول عمر زندگیم پیانو می­نواختم چون مادر نوازنده پیانو بود. من همیشه توی خواب حرف می­زدم ، ان هم حرفهای­ شرم اور.

عاشق این بودم که کتاب­های راهنمای بچه داری بخوانم. من می­دانستم که همسرم تنها کسی است که در آن لحظه می­توانستم ملاقاتش کنم. همیشه عاشق این بودم که پشت بار نوشیدنی­ها باشم و کارهای عجیب غریب انجام دهم.

 

هرجایی و هر زمانی می­توانستم بخوابم. اگه ساعت ۶ صبح هنوز لباسهای راحتی تنم بود یعنی اینکه روز خوبی را داشتم. من همیشه دلم می­خواست یک سگ داشته باشم اما همسرم می­گفت اول یک بچه دیگه و بعد سگ هم می­خریم.

به خاطر اینکه بیش از حد با گوشی آیفون خودم کار کرده بودم به شدت دچار آسیب شدم. در کالج عضو تیم راگبی بودم. عجیب معتاد دستگاه برچسب سازم بودم. من رییس گروه دانش­اموزان در دوران دبیرستان بودم.

 

همیشه به مدرسه­هایی کاتولیک دخترانه می­رفتم . وقتی بچه بودم در خانه مارمولک، وزغ و لاکپشت بزرگ می­کردم.   کلاه­های عجیب و غریب و عینک آفتابی چیزهایی بودند که برای تعطیلات آخر هفته همیشه در کوله­پشتی ام می­گذاشتم. بهترین دوستم را وقتی پیدا کردم که فقط ۳ سال داشتم.  می توانستم ساعتها بدون پلک زدن به طرحهای کاغذ دیواری­ها خیره شوم! دوران سرکشی در من وقتی شروع شد که نافم را سوراخ کردم و ناف اویز به آن بستم!

 

 

همیشه به محض ورودم به لس­آنجلس اولین جایی که می­رفتم سراغ همبرگرهای این_اَن_ اوت . از ماه جولای در مورد شب هالون نقشه می کشیدم. اگه می­شد همیشه کفشهای چرمی با پاشنه چوب پنبه­ای می­پوشیدم. عاشق کباب­های مخصوص یکشنبه سنتی انگلیس بودم. و اگه همسرم به موهایم که تازه کوتاه کرده بودم، توجه نمی­کرد، از خودم متنفر می­شدم.