لامبورگینی میورا
امروزه ما لامبورگینی را بهعنوان یک برند جهانی میشناسیم. این خودروساز ایتالیایی نگینی بر روی تاج فولکس واگن است که خودروهای اسپرت فوقالعاده تولید میکند. همچنین این کمپانی برای شرکتهای دیگری که خودروهای طراز بالا تولید میکند موتور میسازد و همچنین دارای یک خط تولید البسه است که عاشقان زیادی در سرتاسر دنیا دارد. با پشتیبانی دومین خودروساز بزرگ جهان، لامبورگینیها با مهندسی فوق پیشرفته ساخته میشوند و بهعنوان خودروهای اسپرت رانندگی با آنها فوقالعاده آسان است.
اولین ثمره لامبورگینی میورا بود، خودرویی انقلابی که وقتی در نمایشگاه اتومبیل تورین در سال ۱۹۶۵ به نمایش درآمد چیزی بیشتر از یک شاسی و موتور نبود و توانست توجه خیلیها را به خود جلب کند. در زمانی که طرح جا دادن موتور در وسط خودرو تا حد زیادی فقط برای خودروهای مسابقه به کار میرفت، تناسب و قدرت باورنکردنی میورا باعث شد که خودروسازان به افقهای دورتری فکر کنند. با وجود چند مدلی که قبل از میورا به نمایش در آمدند میتوان گفت میورا اولین خودرویی بود که شایستگی آرم لامبورگینی را داشت. این خودرو جد تمام خودروهای اسپرت با موتوری در وسط است.
خودروسازان از فورد تا پورشه تراکتورهایی ساختند اما هیچکدام میراث کشاورزی همچون لامبورگینی برجای نگذاشتند. بعد از جنگ جهانی دوم مهندس لامبورگینی شروع به ساخت تراکتور کرد و توانست تا اواسط دهه ۵۰ این کمپانی را بزرگترین سازنده ادوات کشاورزی در ایتالیا کند و با این کار به ثروت بزرگی نیز دست پیدا کرد. این موفقیت باعث شد تا او بتواند در ساخت خودرو سرمایه گذاری بهتری کند. در دهه ۶۰ او چند مدل فراری خرید ولی احساس میکرد این خودروها بیش از حد درشت و بدخو هستند و مناسب جادههای نیستند.
متاسفانه لامبورگینی تنها کسی نبود که میخواست با فراری رقابت کند. کمپانیهایی مانند ASA، دتوماسو، بیزارینی، اوسکا و ایزو همگی به سختی تلاش میکردند تا خودروهایی بهتر از فراری بسازند و اولین خودروی لامبورگینی با نام ۳۵۰GT چیزی نداشت که بتواند در این میان قد علم کند. تا۱۹۶۵ مهندسان خسته لامبورگینی شب و روز تلاش کردند تا خودرویی بسازند که هم در جاده و هم در پیست بتواند فراری را شکست دهد.
لامبورگینی خودش اجازه شروع پروژه را داد ولی به خاطر تصادفی که در دهه ۴۰ داشت شخصا علاقهای به بردن خودروهایش به پیست مسابقه نداشت. مارچلو گاندینی جوان در برتون کار طراحی ظاهر خودرو را انجام داد و خودرویی برخلاف آن چه که جهان تا آن زمان دیده بود تولید شد. در نمایشگاه اتومبیل ژنو در سال ۱۹۶۶ این خودرو با نام P400 به نمایش درآمد و مورد تمجید بیشتر بازدیدکنندگان قرار گرفت. وقتی میورا (میورا نام یک گاو معروف بود) در همان سال به نمایش درآمد، کمپانی کوچک لامبورگینی توانست در یک شب از فراری جلو بزند و معروف شود.
در پایان دهه ۶۰ میورا معروفترین خودروی جهان بود. چهرههای مشهوری همچون فرانک سیناترا و مایلز دیویس از صاحبان میورا بودند. در اواخر دهه ۶۰ بیشتر خودروهای اسپرت موتوری در جلو داشتند و میورا با داشتن موتوری در وسط با همه رقیبان فرق داشت. فراری دینو V6 را در سال ۱۹۶۸با موتوری در وسط به نمایش درآورد. از دیگر خودروهای اینچنینی میتوان به دتوماسو منگوستا ۱۹۶۷ و مازراتی مارک ۱۹۷۲ اشاره کرد.
با وجود مخالفت لامبورگینی با مسابقه، مهندسان موفق به ساخت خودرویی مخصوص پیست به نام جوتا شدند. در حالی که مدل اصلی این خودرو در یک تصادف نابود شد، ۵ نفر از صاحبان میورا خودروهایشان را به این مهندسان سپردند تا آنها را تبدیل به جوتا کنند. امروزه آن خودروها (معروف بهSVR ) جزو دوستداشتنیترین لامبورگینیها هستند.
در سال ۱۹۷۴ لامبورگینی کونتاچ را تولید کرد تا نشان دهد که ساخت میورا اتفاقی نبوده است. دیابلو در ۱۹۹۰، مورسیه لاگو در ۲۰۰۱ و آونتادور در۲۰۱۱ لامبورگینی را به نقطه کنونی رساندند. بعد از چند دهه تلاش برای بقا در سال ۱۹۹۸ فولکس واگن AG لامبورگینی را خرید و آن را زیرمجموعه آئودی قرار داد. از آن زمان خودروهای این کمپانی هرروز بهتر و بهتر میشوند.
اما در حالی که امروز لامبورگینی با بنتلی، بوگاتی و پورشه در یک اسطبل قرار دارد هنوز آن چهره پسر بد را به همراه دارد و با چهره متفاوتش فراری را به رقابت دعوت میکند. اگر میورا نبود لامبورگینی امروز این جایگاه را نداشت. بهتر است بگوییم اگر میورا نبود هیچکدام از رقبای لامبورگینی که موتور خودرو را در وسط قرار دادند نیز جایگاه امروزیشان را نداشتند.